با معدل 12 از هنرستان شوت شدم بیرون به همین راحتی هیچ موقعه رابطه خوبی با درس نداشتم حالا هم قضیه هم همین شده کم کم به ترم 6 میرسم که هنوز نتونستم کاردانی رو تمام کنم .

تنها چیزی که توی اون دوران تونستم کشف کنم این بود که خودمو خیلی بهتر بشناسم این بود که اندازه خودم خیلی کار کردم . شاید به نظر خیلی از آدم ها اونی که با معدل 12 از هنرستان شوت شه بیرون همیچن آدم اوکی نیس از نظر خودمم اینجور بود تا این که 3 ماه فرصت داشتم برای کنکور آمده بشم . همه بچه های کلاس ها قلم چی ثبت نام کردن ولی من چون وضع مالی م زیاد اوکی نبود نرفتم و چون حوصله کلاس رفتن رو نداشتم سر همین دست به کمر خودم زدم رفتم همه کتاب های 2 سال رو جمع و جور کردم و دو تا کتاب نکته و تست گرفتم نشستم تو اون زل گرما شروع کردم به خوندن جوری که اون آخرها بیشتر از 8 بار هر کدوم از کتاب ها رو خوندم شما شاید باور نکنید ولی هر بار که میخوندم یه چیز تازه ای یاد میگرفتم و این رو کاملا با گوشت استخونم درک میکردم تا این شد که اون زمون فهمیدم همه چیزهای که یاد گرفتم رو باید تکرار کنم از همه مهم تر من کسی بودم شب کنکور هم داشتم کل کتاب هام رو جم بندی میکردم و این شد که بدون رفتن به کلاس و اینا کنکور دادم و رتبه 1500 رشته خودم  شدم و تمام اونای که رفتن قلم چی همشون بالای 2 هزار رتبه شون شد . همون جا بود که دوباره راه خودم رو گم کردم  .

ولی یه چیزی حالا دیگه بهم ثابت شد هر چی واسه رسیدن به آرزو هات محدود تر باشه راحت تر میتونی بهش برسی . این محدودی که میگم مربوط میشه به شبکه های احتماعی ، آدم های که انرژی منفی هستش .

» واسه هر چیز که همت کنی واسه رسیدن بهش تلاش شبانه روزی کنی بهش میرسی .

» از تکرار کردن کاری های باعث رشدم میشه دیگه نباید ترس داشته باشم بلکه باید برم سمتشون

و من الله توفیق :)


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها